درد بریاران و دوستداران ادب و اندیشه .
درین وادی پرغوغای روزگارت زده یادی کنیم ازعشق
حکایت شمع و پروانه چیست ؟
حکایت عاشقی است چنانکه عاشق و معشوق
هردو راضی میشوند به فدا کردن جان .این داستان
معرف زندگی دو زوج است نشان دهنده ی دوستداشتن
است. شمع موقعیکه روشن میشود میسوزد وخم به ابرو
نمی اورد چون میداند روشنایی او امید بخش محیط اوست.
شمع میداند که پروانه عاشق اوست پروانهم میداند که شمع
بخاطر او میسوزد اشک میرزد ودرهمان حال عشق میکند.
مگرپروانه نمیداند که شعله ی شمع اتش است ؟ چرا میداند
اما عاشق است وبرای وصال خوفی بدل راه نمیدهد.
درمدت زمان عمرشمع پروانه انقدر بدور شمع میچرخد
بال و پرش میسوزد تا بهنگام خاموشی هر در کنارهم جان
بجانان تسلیم میکنند. دوست گرامی مدتهاست عاشقی شمع
پروانه از محفل ما رخت برچیده است .نه شمع حاظر است
بسوزد نه پروانه حاظراست بال و پر خود را بسوزاند .چرا؟
شمع امروزی ما یا زود تمام میشود یا بد روشن میشود .
وَ اکثر مواقع محفل دیگران را روشن میکند. تا پروانه ی
دیگر بگردش بچرخد. خب اصل افرینش این است که پروانهم
احتیاج به روشنائی دارد. نمیتواند خود را در تاریکی مطلق
محصور کند.پس ای جوان رشید برای همسرت بسوز تا بگرددت
بچرخد. باهم بسوزید تا زندگی عاشقانه شود.اگرباهم نسوزید
تومحفل دیگری را روشن کنی .یقین پندار که پروانه ی توهم
بگرد شمع دیگری میچرخد.بیایید این حکایت شیرین را دوباره
زنده کنیم تا زندگی شیرین شود./.
تاریخ 8/4/1397
علی عسگری صادق ابادی
طلوع خورشید پروانه ,روشن ,حکایت ,میداند ,میسوزد ,زندگی ,روشن میشود منبع
درباره این سایت